گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد چهارم
ویژگی هاي خیانتکاران



ویژگی هاي خیانتکاران قرآن کریم در آیهي صد و نهم سورهي نساء به حامیان خیانتکاران هشدار میدهد و میفرماید: 109 . هأَنتُمْ
صفحه 77 از 117
هؤُلَآءِ جدَلْتُمْ عَنهُمْ فِی الْحَیَوةِ الدُّنْیَا فَمَن یُجدِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیمَ ۀِ أَم مَّن یَکُونُ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا هان، شما همانها هستید، که در
زندگی پست (دنیا)، از آنان دفاع کردید؛ پس چه کسی روز رستاخیز [در برابر] خدا از آنان دفاع خواهد کرد؟! بلکه چه کسی
حمایتگر آنان خواهد بود؟! ص: 287 نکتهها و اشارهها: 1. این آیه در مورد آداب و شرایط وکالت و
حمایت میفرماید: انسان حق ندارد وکیل خیانتکاران شود و حقّ دیگران را پایمال کند. در حقیقت این آیه هشداري است به
مدافعان و وکلاي خائنان، که مراقب نتایج سوء اعمال خود در این جهان و جهان دیگر باشند. 2. ممکن است افراد خائن و مدافعان
و وکلاي آنها بتوانند در دادگاههاي دنیایی حکمی علیه افراد مظلوم بگیرند، اما باید به فکر تنهایی خود در قیامت باشند. 3. یکی از
اسرار بلاغت قرآن آن است که در سه آیه، یک حادثهي کوچک سرقت و خیانت افراد را موضوع قرار داد و با بررسی جوانب
مختلف آن، نتایج کلی گرفته و به قاضی، حامی و خود فرد خیانتکار هشدارهاي لازم را داده است. آموزهها و پیامها: 1. تأثیر
2. خیانتکاران در «1» . همهي حمایتها از خائنان، موقت و زودگذر و دنیایی است؛ پس خائنان به حامیان خود دلخوش نباشند
رستاخیز حمایت کنندهاي نخواهند داشت. 3. وکیل و مدافع خیانتکاران نباشید. 4. از کسانی دفاع کنید که در دنیا و آخرت قابل
دفاع باشند. *** قرآن کریم در آیهي صد و دهم سورهي نساء اشاره میکند که راه توبه براي افراد خیانتکار و گناهکار باز است، و
میفرماید: 110 . وَمَن یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِ دِ اللَّهَ غَفُوراً رَّحِیماً ص: 288 و هر
کس [کار] بدي انجام دهد، یا بر خویشتن ستم کند، سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را بسیار آمرزنده مهرورز خواهد یافت.
جبرانپذیر است و با توبهي حقیقی، «1» ، نکتهها و اشارهها: 1. هر نوع گناهی، چه زیان به خود گناهکار برساند و چه به دیگران
استفاده میشود که توبهي حقیقی، چنان شیرین و ،«. خدا را بسیار آمرزنده و مهرورز مییابد » آمرزیده میشود. 2. از جملهي
اثرگذار است که انسان در درون جان خویش نتیجهي آن را مییابد؛ یعنی از طرفی آثار ناراحت کنندهي گناه از بین میرود و از
3. گناه، ظلم به «2» . طرف دیگر، انسان خود را به خدا نزدیکتر احساس میکند که اینها نتیجهي آمرزش و رحمت خداست
«3» . خویش است و تعالیم اسلامی به انسان اجازه نمیدهد که حتی به خود ستم روا دارد؛ چرا که جان، امانتی الهی در دست ماست
. آموزهها و پیامها: 1. راه بازگشت و توبه براي خطاکاران باز است (پس این شمایید که باید اراده کنید و از گناه توبه کنید). 2
گناه، ستم به خویش است. 3. توبه کنید تا شیرینی آمرزش و رحمت الهی را بچشید. *** ص: 289
قرآن کریم در آیهي صد و یازدهم سورهي نساء به بازگشت آثار گناه به گناهکار اشاره میکند و میفرماید: 111 . وَمَن یَکْسِبْ
إِثْماً فَإِنَّمَ ا یَکْسِبُهُ عَلَی نَفْسِهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً و هر کس که گناهی کسب کند، پس فقط آن را به زیان خودش کسب کرده
است؛ و خدا داناي فرزانه است. نکتهها و اشارهها: 1. گناهکاران اگر چه در ظاهر مختلفاند و برخی به دیگران و برخی به خویشتن
ستم میکنند، اما پس از تحلیل نهایی، روشن میشود که آثار سوء گناه، قبل از هر چیز در روح و جان خود گناهکار ظاهر میشود
این جهان کوه است و فعل ما ندا باز گردد این نداها را صدا (مولوي) 2. این آیه «1» . و همهي زیانها و ستمها به خودش میرسد
استفاده کرده است؛ یعنی گناه به صورت طبیعی به انسان نمیرسد، بلکه انسان آن را با زحمت « کسب » در مورد انجام گناه، از تعبیر
به دست میآورد و این مقتضاي حکمت الهی است. دهقان سال خورده چه خوش گفت با پسر کِاي نور چشم من به جز از کِشته
2. گناه، دستآورد خود شماست. «2» . ندروي (حافظ) آموزهها و پیامها: 1. هر گناهی اثر مستقیم در روح و جان خود انسان دارد
3. اگر میخواهید زیان گناه دامنگیر شما نشود، گناه نکنید. *** قرآن کریم در آیهي صد ص: 290
و دوازدهم سورهي نساء تهمت زدن را گناهی بزرگ میشمارد و میفرماید: 112 . وَمَن یَکْسِبْ خَطِیئَۀً أَوْ إِثْماً ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً فَقَدِ
احْتَمَلَ بُهْتناً وَإِثْماً مُّبِیناً و هر کس خطا یا گناهی فراهم آورد سپس آن را، به بیگناهی نسبت دهد، پس بیقین [بارِ] تهمت و گناه
به کار رفته است؛ یعنی گناه به « تیراندازي » آشکاري بر دوش گرفته است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه براي تهمت، تعبیر
منزلهي تیري است و نسبت دادن آن به دیگري، به منزلهي پرتاب است؛ همانطور که در تیراندازي ممکن است خون کسی بر زمین
صفحه 78 از 117
بریزد، در پرتاب تیر گناه نیز آبروي افراد میریزد، که به منزلهي خون است. 2. در حقیقت، تهمت، بدترین نوع دروغ است که هم
مفاسد عظیم دروغگویی را دارد و هم زیانهاي غیبت را و هم نوعی ستم است. رواج این کار ناجوانمردانه در محیط اجتماعی،
باعث در هم ریختن نظام و عدالت اجتماعی و مشتبه شدن حق و باطل و گرفتار شدن بی گناهان و آزادي خیانت کاران میشود و
.3 «1» . در نهایت، اعتماد عمومی را سلب میکند؛ از این رو کسی که تهمت میزند مسئولیت گناهی بزرگ را بر دوش میگیرد
تهمت زدن به بیگناهان، یکی از زشتترین کارهاست که در روایات اسلامی بهشدت محکوم شده است. از امام صادق علیه
السلام حکایت شده که ص: 291 (گناه) تهمت زدن به افراد بیگناه از کوههاي بزرگ نیز سنگینتر
و باز از آن حضرت حکایت شده که اگر کسی برادر مسلمانش را متهم کند، ایمان در قلب او ذوب میشود، همانگونه «1» . است
یعنی انسان حق ندارد ؛ « 4. در این آیه به انواع گناهان عمدي و غیرعمدي اشاره شده است «2» . که نمک در آب ذوب میشود
هیچ لغزشی را به دیگران نسبت دهد؛ چون در جامعهي اسلامی آبروي افراد، به ویژه بیگناهان، مورد حمایت و محترم است.
آموزهها و پیامها: 1. در جامعهي اسلامی، کسی حق تعرّض به آبروي بیگناهان را ندارد. 2. لغزش خود را به گردن دیگران
نیندازید که خود گناهی دیگر (تهمت) است. *** قرآن کریم در آیهي صد و سیزدهم به عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله و علوم
ایشان و توطئههاي بیحاصل دشمنان اشاره میکند و میفرماید: 113 . وَلَوْ لَافَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طآئِفَۀٌ مِّنْهُمْ أَن یُضِلُّوكَ
وَمَا یُضِ لُّونَ إِلَّآ أَنفُسَ هُمْ وَمَا یَضُ رُّونَکَ مِن شَیْءٍ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتبَ وَالْحِکْمَ ۀَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُن تَعْلَمُ وَکَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ
عَظِیماً ص: 292 اگر بخشش خدا و رحمتش بر تو نبود، حتماً دستهاي از آنان (خیانتکاران یا منافقان)
آهنگ داشتند، که تو را گمراه کنند؛ و [لی جز خودشان را گمراه نمیکنند؛ و هیچ گونه زیانی به تو نمیرسانند. و خدا، کتاب و
حکمت بر تو فرو فرستاد، وآنچه را نمیدانستهاي به تو آموخت، و بخشش خدا بر تو بزرگ بوده است. شأن نزول: حکایت کردهاند
خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند ما با دو شرط مسلمان میشویم: یکی آنکه « بنی ثَقیف » که هیئتی از طایفهي
عُزي را پرستش کنیم. آیه فرود آمد و به » بتهاي خود را با دست خویش نشکنیم و دوم آنکه یک سال به ما مهلت دهید که بت
«1» . پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد که در مقابل آنان انعطافی نشان ندهد، که خدا او را در برابر این نقشهها حفظ میکند
نکتهها و اشارهها: 1. این آیه به مصونیت و عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله از خطا و اشتباه و گناه اشاره دارد؛ چون خدا پیامبرش
را از هر گونه ضرري بیمه کرده است. 2. پیامبر و امام که رهبران جامعهي بشرياند، باید معصوم باشند تا بتوانند الگوي مسلمانان
شوند و مردم در اطاعت و عدم اطاعت آنان گرفتار تضاد نشوند و اعتماد کامل به آنها داشته باشند. 3. در ذیل این آیه به یکی از
و دانشهایی را به پیامبر صلی الله علیه و آله آموخته است که «2» دلایل عصمت پیامبران اشاره شده و آن این که خداوند حکمت
او را در ص: 293 برابر گناه و خطا بیمه میکند؛ چون علم کامل موجب عصمت است همانند پزشکی
که سم و آثار آن را بشناسد و از آن دوري کند که در نتیجه در مقابل آن مصون میشود. 4. موهبت علم کامل و عصمت، به خاطر
. مسئولیت سنگین رهبري به پیامبران عطا شده است. این موهبت به دیگران داده نشده است؛ چون مسئولیت کمتري دارند. 5
عصمت پیامبران هیچگاه موجب اجبار آنان نمیشود، بلکه آنان اختیار دارند که گناه بکنند یا نکنند، هر چند هیچگاه چنین
نمیکنند و همین اختیار سبب فضیلت آنهاست. 6. دشمنان حتی براي رهبر مسلمانان و لغزاندن او نیز طرح و برنامه دارند؛ پس
رهبران جامعه و مسئولین باید هشیار باشند و توطئههاي تبلیغاتی و فرهنگی و اطلاعاتی دشمن را بشناسند و تحت تأثیر آنها قرار
نگیرند. 7. منحرف کردن دیگران در حقیقت گمراه کردن خویش است؛ چرا که اولًا، خدا، نیرنگ حیلهگران را به خودشان بر
میگرداند و ثانیاً، هر گونه تلاش در راه گمراهی، نوعی گناه و ستم به خویش است. 8. خدا معلّم است و پیامبر صلی الله علیه و آله
شاگرد او، و چه افتخاري بالاتر از این، براي دانشمندان و معلّمان جامعهي بشري، که اولین معلم خداست. آموزهها و پیامها: 1. خدا
حامی رهبران الهی است. 2. عصمت و علم پیامبر اسلام تضمین شده است. 3. دشمنان براي منحرف کردن رهبران الهی نقشه
صفحه 79 از 117
میکشند (پس ص: 294 مسئولین مراقب باشند). 4. گمراه کنندگان، در حقیقت خودشان را میفریبند
و گمراه میکنند. *** قرآن کریم در آیهي صد و چهاردهم سورهي نساء به سخن گفتن درگوشی و اقسام آن اشاره میکند و
میفرماید: 114 . لَّاخَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِّن نَّجْوَیهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَۀٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلح بَیْنَ النَّاسِ وَمَن یَفْعَلْ ذلِکَ ابْتِغَآءَ مَرْضَ اتِ اللَّهِ
فَسَوْف نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً در بسیاري از رازگوییها [و جلسات محرمانه ایشان، هیچ خیري نیست؛ مگر کسی که (بدین وسیله،) به
بخشش خالصانهاي، یا [کار] پسندیدهاي، یا سازشی میان مردم فرمان دهد؛ و هر کس براي طلب خشنودي خدا چنین کند، پس در
یعنی سخنان در گوشی و تشکیل جلسات ،«1» « نجوا » آینده پاداش بزرگی به او خواهیم داد. نکتهها و اشارهها: 1. در قرآن کریم
این کارها غالباً براي اعمال نادرست صورت میگیرد و اگر نجوا در حضور جمع .«2» سرّي، یک عمل شیطانی معرفی شده است
صورت گیرد، سوء ظن افراد را برمیانگیزد و دوستان را به همدیگر بدبین میکند. 2. گاهی شرایط فوقالعادهاي پیش میآید که
انسان مجبور میشود در کارهاي نیک از نجوا استفاده کند. قرآن کریم، در چند مورد نجوا را نیکو
ص: 295 شمرده است که عبارتاند از: الف) براي حفظ آبروي افراد؛ مثل دادن کمکهاي مالی به افراد. ب) در امر به معروف،
که اگر آشکارا گفته شود، شخص مقابل، در برابر جمعیت شرمنده میشود و شاید به همین سبب از پذیرش آن امتناع ورزد. ج) در
اصلاح بین مردم، که گاهی آشکارا گفتن، مانع اجراي طرح اصلاح میشود و باید با طرفین دعوا جداگانه صحبت کرد و بین آنان
یاد « زکات » و « صدقه » 3. اصلاح بین مردم در اسلام آنقدر مهم است که در روایات اسلامی از آن با عنوان «1» . را اصلاح نمود
شده است. در حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حکایت شده که آیا تو را از صدقهاي آگاه کنم که خدا و پیامبرش آن را
دوست دارند؟ هنگامی که مردم بایکدیگر دشمن میشوند، بین آنها را اصلاح کن و زمانی که از هم دور میشوند، آنان را به
و در روایتی دیگر از امام علی علیه السلام حکایت شده که خدا همانگونه که زکات مال را بر شما «2» . همدیگر نزدیک کن
. که از آن براي اصلاح مردم استفاده کنید). 5 ) «3» واجب کرده، زکات آبرو و حیثیت اجتماعی را نیز بر شما واجب کرده است
ارزش کارها به اخلاص است و اگر نجوا براي جلب خشنودي خدا باشد ارزشمند است و پاداش بزرگی خواهد داشت. تفسیر قرآن
مهر جلد چهارم، ص: 296 آموزهها و پیامها: 1. جلسات محرمانه و رازگوییها و سخنان درگوشی را کم کنید. 2. در مواردي که
آبروي افراد یا اصلاحات اجتماعی در خطر قرار میگیرد رازداري کنید. 3. اگر پاداش بزرگ الهی را میطلبید، نیت خود را براي
رضاي خدا خالص گردانید. *** قرآن کریم در آیهي صد و پانزدهم سورهي نساء با اشاره به مخالفت آگاهانه با پیامبر صلی الله
علیه و آله و کیفر آن میفرماید: 115 . وَمَن یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَي وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّی وَنُصْ لِهِ
جَهَنَّمَ وَسَآءَتْ مَصِ یراً و هر کس بعد از آنکه [راه هدایت برایش آشکار شد، با فرستاده [خدا] مخالفت کند، و (راهی) غیر راه
مؤمنان پیروي نماید، او را تحت سرپرستی (معبودهایی) که به عنوان سرپرست انتخاب کرده، قرار میدهیم؛ و او را در جهنم داخل
پس از سرقت نمودن، « بَشیر » میکنیم (و میسوزانیم)؛ و [این بد فرجامی است. شأن نزول: حکایت شده است که شخصی به نام
شخص بیگناهی را متهم به سرقت کرد، و با صحنهسازي و آوردن گواهان به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله، خود را تبرئه کرد،
109 سورهي نساء گذشت). - اما پس از این واقعه، آیاتی از طرف خدا فرود آمد و او را رسوا ساخت. (که داستان آن در آیات 105
بشیر به دنبال این رسوایی، توبه نکرد و راه کفر را در پیش گرفت و رسماً از زمرهي مسلمانان خارج شد. آیهي فوق بدین مناسبت
یک حکم کلی و عمومی اسلامی را بیان ساخت. « بشیر » فرود آمد و ضمن ص: 297 اشاره به واقعهي
نکتهها و اشارهها: 1. مخالفت با پیامبر صلی الله علیه و آله هم کیفر دنیوي دارد و هم اخروي؛ در دنیا انسان به حال خود و به «1»
و در آخرت عذاب جهنم در انتظار اوست. 2. حساب افراد قاصر و «2» معبودانش واگذار میشود و از او سلب توفیق میشود
با گروه دوم که حق را شناختهاند و راه هدایت «3» . مستضعف، که صداي حق را نمیشنوند، از حساب افراد آگاه و لجوج جداست
جدا شدن از راه مؤمنان واقعی، انسان را به دوزخ میکشاند. آري، مخالفت با «4» . برایشان روشن شده، بهسختی برخورد میشود
صفحه 80 از 117
ص: 298 آموزهها و پیامها: 1. از راه پیامبر «5» . رهبران الهی و امت اسلامی، نتیجهاي جز سقوط ندارد
صلی الله علیه و آله و مؤمنان جدا نشوید. 2. مخالفت آگاهانه با رهبر الهی، فرجامی عذابآلود دارد. 3. اگر میخواهید گرفتار
سلب توفیق و عذاب نگردید با مؤمنان همراه باشید و از رهبر اسلام جدا نشوید. *** قرآن کریم در آیهي صد و شانزدهم سورهي
نساء به قابل بخشش نبودن گناه شرك اشاره میکند و میفرماید: 116 . إِنَّ اللَّهَ لَایَغْفِرُ أَن یُشْرَكَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذلِکَ لِمَن یَشَآءُ
وَمَن یُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضلَّ ضَ للًا بَعِیداً در واقع خدا شرك ورزیدن به او را نمیآمرزد، و [گناهان پایینتر از آن را براي هر کس
بخواهد (و شایسته بداند) میآمرزد. و هر کس به خدا شرك ورزد، پس بیقین به گمراهی دوري گمراه شده است. نکتهها و
اشارهها: 1. گناهان مانند میکرب و بیماري هستند؛ برخی کم خطرتر هستند و به اعضاي بدن آسیب میرسانند ولی برخی بسیار
خطرناكاند و به مغز حملهور میشوند و انسان را از پاي در میآورند. گناه شرك همچون بیماري خطرناکی است که مرکز
حساس روح آدمی را از کار میاندازد و او را در تاریکی فرو میبرد، به طوري که هیچگونه امید نجاتی براي او نیست. آري، اگر
حقیقت توحید و یکتاپرستی در وجود آدمی زنده باشد، امید بخشش بقیهي گناهان نیز هست؛ اما اگر شرك بر وجود انسان غالب
شود، راه نجات او بسته میشود. 2. گاهی در قرآن کریم برخی مضامین تکرار میشود؛ براي مثال،
ص: 299 مضمون آیهي فوق در آیهي 48 سورهي نساء نیز گذشت. این تکرارها در مسائل تربیتی لازم است؛ تأثیر بیشتري در جان
و فکر انسان به وجود میآورد. از آنجا که در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله مسئلهي شرك در اعماق وجود مردم نفوذ کرده بود،
هر کس که » آیهي فوق دو بار تکرار شد تا آثار شرك را براي همیشه از جان مردم شست و شو دهد. 3. در ذیل آیهي فوق آمده
هر کس براي خدا شریک قایل » : و در ذیل آیهي 48 نساء آمده «. براي خدا شریک قایل شود، در گمراهی دوري گرفتار شده است
در حقیقت در آنجا به مفسدهي بزرگ شرك از جهت معرفتی اشاره و آثار علمی آن «. شود، دروغ و افتراي بزرگی زده است
4. در مورد «1» . بررسی شده و در اینجا زیانهاي شرك بر مردم بیان گردیده و آثار عملی آن مورد توجه قرار گرفته است
چرا که خدا «2» . مضمون آیهي فوق از امام علی علیه السلام حکایت شده که فرمودند: این آیه امیدبخشترین آیهي قرآن است
وعدهي آمرزش همهي گناهان را داده است؛ چون شرك نیز با توبه و ایمان آوردن بخشیده میشود. تذکر: در مورد این آیه و
. مطالب آن، ذیل آیهي 48 سورهي نساء مباحثی مطرح کردیم. آموزهها و پیامها: 1. گناهکاران، امید به بخشش الهی داشته باشند. 2
از شرك دور شوید که گناه خطرناکی است. 3. شرك، انسان را از حق دور میسازد و گناهی نابخشودنی است. *** تفسیر قرآن
مهر جلد چهارم، ص: 300 قرآن کریم در آیهي صد و هفدهم سورهي نساء به پیروي مشرکان از بتها و شیطان اشاره میکند و
میفرماید: 117 . إِن یَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنثاً وَإِن یَدْعُونَ إِلَّا شَیْطناً مَّرِیداً [مشرکان غیر از او (: خدا)، جز [بتهاي مؤنّث را (بعنوان
در اصل به معناي موجود نرم و قابل « اناث » پرستش) نمیخوانند، و جز شیطان سرکش را نمیخوانند. نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
انعطاف است و به همین خاطر به زنان نیز مؤنث گفته میشود، ولی مفسران در مورد مقصود آیهي فوق از واژهي اناث، دو احتمال
دادهاند: الف) اشاره به بتهاي معروف قبایل عرب است که هر کدام براي خود بُتی انتخاب کرده و نام مؤنث بر آن نهاده بودند؛
است؛ و یا اشاره به این است که برخی مشرکان مکه « اعز » عُزي که مؤنث » و مؤنث اللّه است و « الهه » که به معناي « لات » : مثل
فرشتگانی را میپرستیدند و آنها را دختران خدا میدانستند. ب) مقصود آن است که مشرکان معبودهایی را میپرستیدند که مخلوق
ضعیفی بیش نبودند، و تمام وجودشان تأثر و انعطافپذیري و تسلیم در برابر حوادث بود و سود و زیان و اختیاري از خود نداشتند.
میگویند؛ چون که تمام صفات و فضایل از شاخسار وجودش فرو ریخته و یا به خاطر اینکه طغیانگر و « مَرید » 2. به شیطان «1»
یعنی معبود مشرکان، شیطان طغیانگر و ویرانگر است. 3. آیهي فوق معبودهاي مشرکان را به دو دستهي بیاثر و ؛«2» سرکش است
طغیانگر ص: 301 تقسیم کرده است؛ و البته کسی که در برابر چنین معبودهایی سر تسلیم فرود آورد،
به معناي هر موجود شرور است که شامل شیطانهایی از جنس انسان و غیر انسان « شیطان » در گمراهی آشکار است. 4. واژهي
صفحه 81 از 117
آموزهها و «1» . مشهور است « ابلیس » میشود؛ البته از آیات بعد استفاده میشود که مقصود از واژهي شیطان در این آیه، همان
2. از بتپرستی «2» . پیامها: 1. هر کس (راه توحید را رها کرد و) به دامن شرك افتاد به دنبال معبودهاي موهوم و شیطانی رفته است
و شیطانپرستی بپرهیزید که گناهی نابخشودنی است. 3. در مورد نامگذاري بتها و سرکشی شیطان مطالعه کنید (تا به باطل بودن
آنها پی ببرید). *** قرآن کریم در آیهي صد و هیجدهم سورهي نساء با اشاره به برخی از اهداف شیطان، او را لعنت میکند و
حتماً از » : میفرماید: 118 . لَّعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِیباً مَّفْرُوضاً خدا او را از رحمت خویش دور ساخت؛ و [شیطان گفت
بندگانت سهم معیّنی خواهم گرفت؛ نکتهها و اشارهها: 1. شیطان میداند که نمیتواند همهي بندگان خدا را گمراه کند و تنها
برخی » : ص: 302 افراد هوسباز و سستایمان و بیاراده در برابر او تسلیم میشوند؛ از این رو میگوید
2. لعنت خدا به شیطان، به معناي دور ساختن او از رحمت الهی است؛ یعنی توفیق از او گرفته .« از بندگان تو نصیب من هستند
میشود و گرفتار عذاب میگردد. آموزهها و پیامها: 1. شیطان دشمن دیرین شماست (پس به هوش باشید که در دام او گرفتار
نشوید). 2. شیطان را لعنت کنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و نوزدهم سورهي نساء نقشهها و دامهاي شیطان را برمیشمارد و
میفرماید: 119 . وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ ءَاذَانَ الْأَنْعمِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَن یَتَّخِذِ الشَّیْطنَ وَلِیّاً مِّن دُونِ اللَّهِ فَقَدْ
خَسِرَ خُسْرَاناً مُّبِیناً و حتماً آنان را گمراه میکنم؛ و قطعاً آرزومندشان میسازم؛ و البته آنان را (به اعمال خرافی) فرمان میدهم، پس
و هر کس جز خدا، «. حتماً گوشهاي دامها را میشکافند، و البته به آنان فرمان میدهم، پس قطعاً آفرینشِ خدا را تغییر میدهند
شیطان را به سرپرستی برگزیند پس بیقین، با ضرر آشکاري زیان دیده است. نکتهها و اشارهها: 1. برنامههاي شیطان عبارتاند از:
الف) گمراه کردن انسانها؛ ب) سرگرم ساختن آنها با آرزوهاي دور و دراز و رنگارنگ؛ ص: 303
ج) دعوت انسانها به اعمال خرافی، مثل شکافتن یا قطع کردن گوشهاي چهارپایان؛ د) تغییر آفرینش پاك خدایی (و انحراف از
فطرت توحیدي). 2. یکی از برنامههاي خرافی بتپرستان در دوران جاهلیت آن بود که گوش برخی از چهارپایان را میشکافتند و
یا به کلی قطع میکردند و سوار شدن بر آن را ممنوع میدانستند و حتی هیچ استفادهاي از آن نمینمودند. آیهي فوق این برنامه را
ولی وسوسههاي شیطانی و ؛«1» یک نقشهي شیطانی معرفی میکند. 3. خدا توحید و یکتاپرستی را در نهاد انسان قرار داده است
هوسها انسان را از این مسیر منحرف میسازد و به بیراهه میکشاند و فطرت توحیدياش را تغییر میدهد. مقصود از تغییر آفرینش
.4 «2» . خدایی در آیهي فوق همین است، همانطور که در برخی روایات از امام باقر و امام صادق علیهما السلام حکایت شده است
آرزوهاي طولانی از القائات شیطانی است؛ نه بدین معنا که انسان هدف و آرزو نداشته باشد، بلکه منظور گرفتار شدن انسان در دام
آرزوهاي ذهنی و خیالی است که در نهایت او را از واقعیتها دور سازد. 5. در آیهي فوق و آیهي قبل، دوازده بار از الفاظ تأکید
استفاده شده، و این هشداري جدّي براي بشریت است که نقشههاي شیطان قطعی است. شیطان هر کس را به یک صورت منحرف
میکند، و براي هر انسانی دامی در خور او میسازد. 6. پیروي از شیطان و پذیرش ولایت او زیان آشکاري است؛ چرا که انسان را
به انحراف میکشاند و از اهداف و کمالات خود دور میکند، و سرمایههاي او را نابود میسازد، ولی پذیرش ولایت خدا موجب
میشود که انسان با ص: 304 راهنمایی او از سرمایههاي وجودي خود بهترین استفاده را بکند و رشد و
تکامل یابد. آموزهها و پیامها: 1. خطر شیطان و برنامههاي او را جدّي بگیرید. 2. دامهاي شیطانی را بشناسید (تا بتوانید با آنها مقابله
کنید). 3. گمراهی، آرزواندیشی، ترویج خرافات و ایجاد انحراف، از دامها و برنامههاي شیطان است. 4. سرپرستی انتخاب کنید که
شما را به زیانکاري نکشاند. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیستم سورهي نساء به برخی دیگر از برنامههاي فریبکارانهي شیطان
اشاره میکند و میفرماید: 120 . یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطنُ إِلَّا غُرُوراً [شیطان به آنان وعده میدهد؛ و آرزومندشان
میسازد؛ در حالی که شیطان جز فریب، به آنان وعده نمیدهد. قرآن کریم در آیات قبل پنج مورد از برنامههاي شیطان را بر شمرد
و در این آیه نیز دو مورد دیگر را بیان میکند؛ یکی وعدههاي دروغ و فریبکارانهي شیطان که از دامهاي او براي منحرف کردن
صفحه 82 از 117
انسانهاست؛ و دیگري به سر گرم کردن انسانها به آرزوهاي دور و دراز که در حقیقت تأکیدي بر مطالب آیهي قبل است. نکتهها
که همان فریب ص: 305 «1» و اشارهها: 1. آیهي فوق، هدف برنامههاي شیطان را بیان میکند
2. در آیات دیگر قرآن آمده «1» . انسانهاست. او به انسان وعدهي ثروت، قدرت، مقام و ... میدهد و از راه حق منحرف میسازد
و همین ترس، او را به دام آرزوهاي خیالی و طولانی ،«2» است که شیطان وعدهي فقر میدهد و انسان را از آن میترساند
میاندازد؛ پس مواظب باشیم که گرفتار این دامهاي فریبکارانه و آرزوها و وعدههاي بیحاصل و خیالی نشویم. 3. شیطان انسان را
از واقعیات زندگی دور میسازد و با فریب، به طرف آرزوهاي ذهنی و خیالی میبرد. راه مقابله با این نقشهي شیطانی آن است که
انسان واقعیات زندگی را بپذیرد و در همان چهارچوب به تلاش سازنده بپردازد. 4. حیلههاي شیطان؛ امام عارفان در این مورد
مینویسند: چه شده است که ما اینطور غافلیم؟ کی به ما اطمینان داده جز شیطان که کارهاي ما را از امروز به فردا میاندازد.
میخواهد اصحاب و انصار خود را زیاد کند و ما را با خُلق خود و در زُمرهي خود و اتباع خود محشور کند. همیشه آن ملعون امور
آخرت را در نظر ما سهل و آسان جلوه میدهد و ما را با وعدهي رحمت خدا و شفاعت شافعین، از یاد خدا و اطاعت او غافل
ص: «3» . میکند؛ ولی افسوس که این اشتهاي کاذب است و از دامهاي مکر و حیلهي آن ملعون است
306 آموزهها و پیامها: 1. هدف شیطان فریب شماست (پس مواظب باشید). 2. وعدههاي فریبنده و آرزواندیشی، از دامهاي شیطان
است. 3. نقشههاي شیطان را بشناسید تا گرفتار نشوید. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و یکم سورهي نساء به سرنوشت
عذابآلود پیروان شیطان اشاره میکند و میفرماید: 121 . أُوْلئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا یَجِ دُونَ عَنْهَا مَحِیصاً آن [پیروان شیط] ان
مقصدشان جهنّم است؛ و هیچ راه فراري از آنجا نمییابند. نکتهها و اشارهها: 1. یادآوري فرجام و عاقبت افراد، یکی از شیوهاي
. تربیتی قرآن است که براي جلوگیري از ادامهي فساد و انحراف، سر انجام شوم گناهکاران و عذاب آنان را یادآور میشود. 2
بازگشت همهي انسانها به سوي خداست و در رستاخیز به حساب همه رسیدگی میکنند. انسان ممکن است از همهي
اگر کسی میخواهد از «1» . ناگواريهاي دنیا بگریزد اما از عذاب آخرت هرگز نمیتواند فرار کند و راه فراري براي انسانها نیست
عذاب رستاخیز در امان باشد؛ باید در همین دنیا از دامهاي شیطانی بگریزد. ص: 307 آموزهها و
پیامها: 1. فرجام پیروي از شیطان، عذابآلود است. 2. راه نجات از آتش را در همین دنیا (و با فرار از دامهاي شیطان) بیابید که در
رستاخیز راه فراري نیست. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و دوم سورهي نساء به راستگویی خدا و حقانیّت وعدههایش و
پاداش مؤمنان نیکوکار اشاره میکند و میفرماید: 122 . وَالَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصلِحتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهرُ
خلِدِینَ فِیهَآ أَبَداً وَعْدَ اللَّهِ حَقّاً وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلًا و کسانی که ایمان آورده و [کارهاي شایسته انجام دادهاند، بزودي آنان را در
بوستانهاي (بهشتی) وارد میکنیم که از زیر [درختان] ش نهرها روان است، در حالی که در آنجا همیشه ماندگارند؛ (این) وعده
حق خداست، و چه کسی در گفتار (و وعده)، از خدا راستگوتر است؟! نکتهها و اشارهها: 1. وعدههاي الهی صادق و پایدار است،
اما وعدههاي شیطان چیزي جز فریب نیست؛ پس دل به وعدههاي الهی ببندیم و به ایمان و عمل صالح روي آوریم که سرانجام
مؤمنان بهشت برین است. 2. در پنج آیهي قبل راه شیطان و وعدههاي دروغ او و سرانجام پیروانش بیان شد، و در این آیه راه خدا و
وعدههاي الهی و سرانجام مؤمنان بیان شده است. این شیوهي تربیتی قرآن است که از تشویق و تهدید در کنار هم استفاده میکند تا
در افراد تأثیر بیشتري بگذارد. 3. قرآن کریم در موارد بسیاري، از جمله در آیهي فوق، ایمان را همراه با عمل صالح آورده است.
آري، عمل صالح و ایمان تأثیر مثبت متقابلی دارند؛ یعنی از سویی ایمان ص: 308 سرچشمهي عمل
صالح است و از سوي دیگر عمل شایسته سبب تقویت ایمان میگردد. 4. تخلّف از وعده و دروغگویی، یا به خاطر ناتوانی است و
یا به سبب جهل و نیاز، اما ساحت مقدس الهی از جهل و نیاز و ناتوانی به دور است؛ پس هیچ نیازي ندارد که در سخنان و
آموزهها و پیامها: 1. به وعدههاي الهی (در مورد بهشت) اطمینان داشته باشید که راستگوتر از خدا «1» . وعدههایش دروغ بگوید
صفحه 83 از 117
کسی نیست. 2. اگر بهشت برین میخواهید، مؤمن شایستهکردار باشید. 3. راستگویی و تخلف نکردن در وعده را از خدا
بیاموزید. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و سوم سورهي نساء به یک اصل اساسی در امتیازات و کیفر افراد اشاره میکند و
میفرماید: 123 . لَّیْسَ بِأَمَانِیِّکُمْ وَلَا أَمَانِیِّ أَهْلِ الْکِتبِ مَن یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ وَلَا یَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَلِیّاً وَلَا نَصِ یراً (برتري و پاداش یا
کیفر دادن افراد) بر طبق آرزوهاي شما و آروزهاي اهل کتاب نیست؛ هر کس (عمل) بدي انجام دهد، بر طبق آن کیفر داده
میشود؛ و جز خدا، براي خود، هیچ سرپرست و یاوري نمییابد. شأن نزول: حکایت شده که اهل کتاب، یعنی یهودیان و مسیحیان،
نسبت به مسلمانان فخر میکردند و میگفتند: پیامبر ما قبل از پیامبر شما آمده، و کتاب الهی ما سابقهدارتر است. مسلمانان در پاسخ
میگفتند: پیامبر ما ص: 309 آخرین پیامبر خداست و کتابش آخرین و کاملترین کتاب الهی است؛
این آیه فرود آمد و بیان کرد که ارزش وجودي اشخاص و کیفر آنها هیچ ارتباطی به ادعاها و «1» . بنابراین ما بر شما امتیاز داریم
. آرزوها ندارد؛ هر کس کیفر عمل بد خود را میگیرد و کسی جز خدا را سرپرست و یاور خویش نمییابد. نکتهها و اشارهها: 1
آیهي فوق به انضمام آیهي بعد، یکی از اساسیترین پایههاي اسلام را بیان میکند و آن این که ارزش وجودي افراد و پاداش و
کیفر آنها تنها به عمل و ایمان بستگی دارد، نه به ادعاها و آرزوها. این اصلی ثابت و سنّتی تغییرناپذیر و قانونی الهی است که تمام
ملتها در برابر آن یکساناند. 2. آیهي فوق تمام وابستگیهاي ادعایی و خیالی نسبت به یک مذهب را بی فایده میشمرد و روشن
شامل جزاي دنیوي یا اخروي و « جزا » میسازد که کیفر افراد بر اساس عمل آنهاست و همه در برابر قانون عدل الهی برابرند. 3. تعبیر
4. در «2» . یا هر دو میشود و در روایات اسلامی، جزاي خلافکاري مؤمن، گرفتاريها و سختیهاي دنیا و برزخ معرفی شده است
حدیثی حکایت شده که مسلمانان پس از نزول آیهي فوق وحشت کردند و از ترس به گریه افتادند؛ آنان میدانستند که هر انسانی
گناهانی دارد و اگر بنا شود بخششی در کار نباشد و کیفر همهي اعمال خود را ببینند، بسیار مشکل خواهد شد؛ از این رو به پیامبر
صلی الله علیه و آله عرض کردند که این آیه چیزي براي ما باقی نگذارده است. ص: 310 پیامبر صلی
الله علیه و آله فرمودند: قسم به آن کسی که جانم به دست اوست، مطلب همان است که نازل شده، ولی این بشارت را بدهم که هر
5. آیهي فوق هر گونه سرپرست و «1» . مصیبتی که به شما میرسد، کفّارهي گناهان شماست، حتی خاري که در پاي شما میخلد
یاور مستقلی را براي انسان در برابر گناهانش منتفی میداند، اما این مطلب به معناي نفی شفاعت نیست؛ چون آیه کمک مستقل و
جداي از خدا را نفی میکند، اما شفیعان، دستگاه مستقلی در برابر خدا ندارند و شفاعت آنها به فرمان خدا و با اجازهي او و بر
اساس شایستگی شفاعتشوندگان است. پس شفاعت نیز شعبهاي از ولایت و یاري خدا به شمار میآید. آموزهها و پیامها: 1. از
خیالها و آرزوهاي بیاساس بپرهیزید که کارآیی ندارد. 2. اصل و ضابطهي اساسی در کیفر دادن، عمل شماست، نه
آرزواندیشیها. 3. اگر یاري و ولایت الهی را میطلبید خلافکاري نکنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و چهارم سورهي
نساء بار دیگر بر معیار اساسی ایمان و عمل و همسانی مرد و زن در رسیدن به کمالات معنوي تأکید میکند و میفرماید: تفسیر
124 . وَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصلِحتِ مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّۀَ وَلَا یُظْلَمُونَ نَقِیراً و قرآن مهر جلد چهارم، ص: 311
هر کس از مرد یا زن، (چیزي) از (اعمال) شایسته انجام دهد در حالی که او مؤمن باشد، پس آنان داخل بهشت میشوند؛ و
کمترین ستمی به آنها نخواهد شد. نکتهها و اشارهها: 1. بر اساس این آیه، هر کس عمل صالح انجام دهد، به شرطی داخل بهشت
.2 «. اعمال مشرکان و کافران، پذیرفته نمیشود و حَبْط و نابود میگردد «1» ، میشود که مؤمن باشد. آري، طبق آیات دیگر قرآن
ارزش وجودي افراد و پاداش آنها، تنها به ایمان و عملشان بستگی دارد؛ این اصل ثابت و قانون تغییرناپذیر اسلام است. 3. همهي
نژادها، رنگها، ملتها، طبقات و جنس زن و مرد، در بهرهگیري از لطف خدا و رسیدن به کمالات معنوي برابرند و میتوانند با
استفاده میشود که انسان با انجام بعضی از کارهاي شایسته، « از کارهاي شایسته » ایمان و کار شایسته وارد بهشت شوند. 4. از تعبیر
میتواند به بهشت امید داشته باشد؛ چرا که انجام همهي کارهاي صالح از قدرت محدود بشر خارج است. این از کمال فضل و
صفحه 84 از 117
5. یعنی کار نیک، هر چه هم کم باشد، «3» . لطف الهی است که شرط دخول بهشت را انجام همهي اعمال صالح قرار نداده است
6. در «1» . ارزش دارد و خدا آن را در نظر ص: 312 میگیرد و محاسبه میکند تا به کسی ستم نشود
گذشته برخی از اقوام و ملتها میپنداشتند که اعمال بانوان ثوابی ندارد و کرامت و عزّت، از آن مردان است. قرآن بر این عقاید
چه زن چه مرد، کسی «2» . خط بطلان کشید و زن و مرد را در معیار ایمان و عمل صالح و داخل شدن بهشت، یکسان معرفی کرد
شد بزرگ و کامروا که داشت میوهاي از باغ علم، در دامان (پروین اعتصامی) آموزهها و پیامها: 1. بهشت را به بها دهند (نه به
بهانه) . 2. اصل و معیار اساسی در پاداش شما، ایمان و کار شایسته است. 3. مرد و زن در رسیدن به بهشت (وکمالات معنوي)
همساناند. 4. اگر بهشت میخواهید مؤمن شوید و کار شایسته انجام دهید. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و پنجم سورهي
نساء مقیاسهاي دین برتر را برمیشمارد و میفرماید: 125 . وَمَنْ أَحْسَنُ دِیناً مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّۀَ إِبْرهِیمَ حَنِیفاً
وَاتَّخَ ذَ اللَّهُ إِبْرهِیمَ خَلِیلًا و دین چه کسی بهتر است، از آن کس که چهره [وجود] ش را براي خدا تسلیم کند؛ در حالی که او
نیکوکار است، و از آیین ابراهیم حقگرا پیروي ص: 313 کند؟! و خدا ابراهیم را به دوستی گرفت.
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه سه چیز مقیاس بهترین دین داري شمرده شده است: الف) تسلیم مطلق در برابر خدا بودن؛ ب)
نیکوکاري (مُحسن بودن)؛ ج) پیروي از آیین پاك و حقگراي ابراهیم. 2. مقصود از نیکوکاري در آیهي فوق، هر گونه نیکی با
قلب، زبان و عمل است؛ از این رو در حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حکایت شده که از ایشان سؤال شد: منظور از
احسان چیست؟ حضرت فرمودند: احسان (در این آیه) به این است که هر عملی که در مسیر بندگی خدا انجام میدهی، آن چنان
3. در برخی احادیث عوامل و «1» . باشد که گویا خدا را میبینی؛ و اگر تو او را نمیبینی، او تو را میبیند و شاهد و ناظر توست
بیان شده است. در حدیثی از امام صادق علیه السلام «2» ( دلایل برگزیده شدن ابراهیم علیه السلام به دوستی خداوند (خلیل اللَّه
حکایت شده که اگر خدا، ابراهیم را به عنوان دوست انتخاب کرد، نه به خاطر نیاز به دوستی او بود، بلکه به خاطر آن بود که
بندهي مفید پروردگار و کوشاي در راه رضاي او بود. و در حدیث دیگري از امام صادق علیه السلام حکایت شده که خدا، ابراهیم
را به عنوان خلیل و دوست خود انتخاب کرد؛ زیرا هرگز تقاضا کنندهاي را محروم نساخت و هیچگاه از کسی غیر از تفسیر قرآن
مهر جلد چهارم، ص: 314 خدا درخواست (و گدایی) نکرد. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که ابراهیم را
خلیل نامیدند و خلیل به معناي فقر است؛ او محتاج و نیازمند خدا و منقطع از غیر او بود و هنگامی که با منجنیق او را به طرف آتش
پرتاب کردند، جبرئیل آمد که او را نجات دهد، (از وي در خواست کمک نکرد) و گفت: من از غیر خدا تقاضا نمیکنم، لذا او را
و در برخی روایات دیگر به کثرت صلوات او بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و «1» . خلیل و محتاج به خدا و منقطع از غیر او نامیدند
آله و اهل بیت علیهم السلام؛ و سجدههاي زیاد و غذا دادن به گرسنگان و نماز در دل شب و کوشش در راه اطاعت حق اشاره شده
را به او بدهد. 4. تسلیم و جهتگیري الهی در همهي « خلیل » آري این امتیازات ابراهیم علیه السلام سبب شد خدا مقام .«2» است
البته مقام تسلیم از مقام رضا بالاتر است؛ چون در رضا، انسان قلباً به کاري راضی است، «3» ؛ کارها نشانهي دینداري واقعی است
اما در تسلیم، انسان براي خود شأنی در برابر خدا قایل نیست و تسلیم محض اوست. 5. آیین پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بهترین
پس پیروان پیامبر اسلام، در تفسیر «4» ؛ دین است؛ زیرا او تسلیم حق و نیکوکار و پیرو آیین حقگراي ابراهیم خلیل علیه السلام بود
قرآن مهر جلد چهارم، ص: 315 حقیقت، پیروان ابراهیم و داراي بهترین دین هستند. آموزهها و پیامها: 1. حقگرایی، نیکوکاري و
تسلیم در برابر خدا، از ویژگیهاي نیکوترین دین است. 2. در جستوجوي نیکوترین دین باشید. 3. دوستانی همچون ابراهیم بیابید.
4. هنوز هم آیین ابراهیم علیه السلام شایستهي پیروي است، چرا که تابع حق (و مطابق اسلام) بود. *** قرآن کریم در آیهي صد و
بیست و ششم سورهي نساء به مالکیت مطلق خدا و احاطهي او اشاره میکند و میفرماید: 126 . وَلِلَّهِ مَا فِی السَّموتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ
وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُّحِیطاً و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، فقط براي خداست؛ و خدا به هر چیزي احاطه دارد. نکتهها
صفحه 85 از 117
و اشارهها: 1. همه چیز از آن خداست، پس اگر به کسی توجه میکند و او را دوست خود انتخاب میکند، به خاطر لطف اوست نه
نیاز او. 2. خدا احاطهي کامل بر موجودات دارد، احاطه به صورت قهر و تسخیر، احاطهي علمی و احاطهي خلق و تدبیر دارد. تفسیر
قرآن مهر جلد چهارم، ص: 316 آموزهها و پیامها: 1. همه چیز فقط از آنِ خداست (پس باید تنها در مقابل ارادهي حکیمانهي او
تسلیم بود). 2. خدا و صفات عالی او را بشناسید (تا در برابر او تسلیمتر شوید). 3. خدا بر همه چیز احاطه دارد (پس مراقب کردار
خود باشید).